ترجمه مقاله

کار[یدی] کردن

فرهنگ فارسی طیفی

مقوله: عمل داوطلبانه کردن، کار کردن، رنج بردن، بیل زدن، آفتاب خوردن، اضافه کار کردن، شغل داشتن، شاغل بودن، اشتغال داشتن رانندگی کردن
ترجمه مقاله